تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن: فشارها و رفتار قرون وسطایی اسرائیل عامل خشم فلسطینیها بود/ عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل در میانمدت هم بعید به نظر میرسد
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۴۳۳۱۶
پایگاه خبری جماران: یک روز پس از آغاز عملیات «طوفان الاقصی» گمانهزنیهای مختلفی پیرامون علل و عوامل این عملیات و تبعات آن مطرح شده است.
در گفتوگو با نصرتالله تاجیک، سفیر سابق ایران در اردن به بررسی این موضوع پرداختهایم. سفیر سابق ایران در اردن معتقد است فشارهای قرون وسطایی رژیم صهیونیستی به مردم فلسطین یکی از اصلیترین عوامل خشم فلسطینیها به شمار میرود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
از چند عامل شامل افزایش فشارهای اسرائیل بر مردم فلسطین و همچنین تلاش برای ممانعت از حصول «مگا دیل» یا همان عادی سازی روابط عربستان به عنوان عوامل آغاز عملیات بیسابقه حماس در سرزمینهای اشغالی نام برده میشود. به نظر شما اصلی ترین دلیل و هدف برای این عملیات چه بود؟
باید میان عوامل، اهداف و دستاوردهای یک پدیده سیاسی اجتماعی از جمله عملیات طوفان الاقصی حماس تفکیک قائل شد. اگر این تفکیک اتفاق بیفتد، تصویرسازی آینده راحتتر خواهد بود.در هر سه مقوله یعنی عوامل، اهداف و دستاوردها این طور نیست که این موارد را بتوان در طول یکدیگر دانست، اینها در عرض هم هستند. هر تحلیلگری ممکن است به هر پارامتر وزنی بدهد؛ این بستگی به اطلاعات، دانستهها و هدف از تجزیه و تحلیلش دارد.
به باور من مظالم و ظلمهایی که رژیم صهیونیستی بر فلسطینیان تحمیل کرده و فشاری که بر نوع زندگی و زیست طبیعی، نه حتی زیست سیاسی اجتماعی آنها وارد آورده بسیار زیاد بوده است. در این زمینه تفاوتی هم میان فلسطینیهایی که در کرانه باختری یا در غزه حضور دارند هم وجود ندارد و هیچ کدام از آنها نمیتوانند زیست طبیعی داشته باشند.
غزه که یک زندان بزرگ است. اینکه ما در قرن بیست و یکم با زندانی به این ابعاد روبهرو هستیم که برای گذران امور به شبکهای از تونلها نیاز دارد نه نقض حقوق بشر بلکه وهن بشریت است. این زندگی را اساسا نمیتوان زندگی دانست. کرانه باختری هم وضع خیلی بهتری ندارد. آنها هم با مشکلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم میکنند. از نقاط امنیتی بازرسی و جستوجو گرفته تا محدودیتهای بسیار زیاد برای رفت و آمد زندگی فلسطینیها را به زندگی قرون وسطایی بدل کرده است.
اینها را گفتم تا به یکی از مهمترین مشکلات فلسطینیان که عدم امکان زیست طبیعی است اشاره کنم. از این رو فلسطینیها یک زندگی طبیعی در حدی که کرامت انسانی اشان رعایت شود ندارند و لذا هر از گاهی مثل دیگی که تحت فشار است و این فشار به هر نحوی راهی برای خروج از دیگ پیدا میکند، تنشها تشدید میشود. به باور من، فشارهای قرون وسطایی رژیم صهیونیستی به مردم فلسطین و چشم پوشی غرب وومخصوصا اروپا و امریکا از این نقض حقوق انسانی فلسطینی ها که بخشی اواره و بخشی تحت ستم هستند را دارای وزن بیشتری از سایر عوامل تشدید درگیریها میدانم که باعث شد ماجرا به اینجا کشیده شود.
طبیعی است که وقتی شهرک نشینان آن رفتارها را در مسجد الاقصی از خود بروز میدهند، احساسات مردم مسلمان و فلسطینی ها هم جریحه دار میشود. با نگاهی به زمینهها میتوان دریافت این عملیات بزرگ که بیسابقه بوده، ناشی از جریحه دار شدن احساسات فلسطینیها از کارهای صهیونیستها بطور عام مانند توسعه شهرکسازی و نظیر آنچه در مسجد الاقصی از سوی راستگرایان افراطی اتفاق افتاد، بطور خاص است.
از نظر زمینه هم میتوان گفت کاهش انسجام داخلی در سرزمینهای اشغالی در پی انتخاب و رفتارهای نتانیاهو و همچنین اعتراضات طولانی مدتی که به دلیل لایحه قضایی دولت نتانیاهو در جریان بود بسیار تأثیر داشت.
مجموعه اینها باعث وقوع این عملیات بزرگ شد. و یکی از دستاوردهای این عملیات را میتوان از بین بردن زمینه حصول توافق عادیسازی میان عربستان سعودی و اسرائیل دانست.
آیا امکان درگیر شدن جدی سایر نیروهای مقاومت از جمله حزب الله لبنان وجود دارد؟
حزبالله لبنان اعلام کرده است که اگر رژیم صهیونیستی حمله زمینی به غزه داشته باشد، وارد درگیری خواهد شد. من احتمال حمله زمینی اسرائیل به غزه را کم میدانم و فکر میکنم همین عملیات هوایی و بمباران با موشک و پهپاد ادامه خواهد یافت. از طرفی، حماس با این اسرایی که گرفته، ابزاری در اختیار دارد که میتواند از آن برای جلوگیری از حملات زمینی اسرائیل استفاده کند. حماس اعلام کرده اسرا را در تونلها نگه خواهد داشت تا حملهای علیه تونلها صورت نگیرد و چه بسا آنها در مناطق مسکونی پرجمعیت هم نگه داری شوند که جلوی شدت عمل اسرائیل هم گرفته شود.
با این حال با این جوّ عمومی که ایجاد شده، بعید نیست سایر گروههای مقاومت به این درگیری بپیوندند. کشورهای دیگر دست اندر کارند که ماجرا را کنترل کنند. در حال حاضر شرایط خیلی واضح نیست که بتوان با قطعیت از آینده سخن گفت.
چه چشم اندازی برای این درگیریها متصور هستید؟ تبعات این درگیری در اسرائیل چه خواهد بود؟
یکی از تبعات این عملیات این بود که هیمنه اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیلیها شکسته شد. این یک واقعیت است. همه در حال نوشتن این هستند که غافلگیری اخیر به دلیل طراحی دقیق و انتخاب زمان بسیار مناسب برای عملیات که در روز شنبه و همزمان با اعیاد یهودیها صورت گرفت که نه تنها اسرائیل، بلکه دنیا را واقعا شوکه کرد. نحوه انجام عملیات و هماهنگی گسترده میان نیروهایی که از زمین، دریا، زیر زمین و هوا عمل کردند، واقعا شوک آور بود. از منظر سیاسی وضعیت نتانیاهو تحت تأثیر قرار خواهد گرفت و از نظر اجتماعی هم امنیت شهرک نشینان را کاملا متزلزل میکند.
البته نتانیاهو هم نشان داده آدم قابلی در بیرون آمدن از زیر فشار افکار عمومی است و چه بسا با امتیاز دادن به مخالفان حکومتش بخواهد از این بحران بیرون برود. او یک بازیگر است و به هر نحوی تلاش خواهد کرد خود را نجات دهد.
البته برای حماس و مقاومت بسیج افکار عمومی هم در غرب بسیار مهم است. کشورهای حامی فلسطین و خود فلسطینیها میتوانند در این زمینه اثرگذار باشند. اقداماتی که آنها انجام میدهند و اقداماتی که میتوانند انجام ندهند بسیار مهم است. در حقیقت، نباید برگ برنده دست نتانیاهو داد که افکار عمومی را بسیج کند. ما میدانیم چه ظلمی بر این ملت رفته و چگونه آنها از اسرائیل خشم و کینه دارند. به هرحال باید تلاش شود که اقداماتی که افکار عمومی را علیه فلسطین میسازد صورت نگیرد. برخی اقدامات نه در شأن مسلمانهاست و نه در شأن فرهنگ فلسطین.
اگر طراحی دقیق باشد، امید این است که حماس بتواند این دستاورد نظامی را به دستاورد سیاسی بدل سازد و امتیازات ژئوپلیتیکی بگیرد. تا زمانی که در یک سو غزه و در سوی دیگر کرانه باختری قرار داشته باشند و اینها از طریق یک راهروی فلزی به هم متصل باشند، امکان حاکمیت سرزمینی وجود ندارد. فلسطینیها باید به سوی طرح یکپارچگی سرزمینی حرکت کنند تا بتوانند دولتی مستقر و مقتدر داشته باشند. وضعیت فعلی امنیتی را به دنبال نخواهد داشت.
با توجه به موضع گیری عربستانیها، آیا هنوز امکان امضای توافق عادیسازی در کوتاه مدت وجود دارد؟
از نظر تحلیلی معتقدم حتی اگر این عملیات هم رخ نمیداد، بعید بود در کوتاه مدت با این وضعیتی که نتانیاهو و تندروهای داخل اسرائیل دارند، عادیسازی روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی محقق شود. موضوع عادیسازی روندی طولانی و درازمدت دارد و به همین راحتی شکل نمیگیرد. شرایط خاورمیانه بسیار ژلهای و لرزان است و هر تحولی میتواند تأثیرات زیاد مثبت یا منفی بر روندها داشته باشد. بن سلمان بیشتر به دنبال امتیازگیری است. او امتیازات امنیتی و تسلیحاتی از آمریکا میخواهد و به دنبال انرژی هستهای است؛ او موضوع عادی سازی را مطرح میکند تا امتیاز بگیرد و بدون این عملیات هم کار سختی برای عادیسازی داشت. البته نمیتواند عامل فلسطینی را چشم پوشی کند. کشورهای دیگر عربی هم نمیتوانند چه رسد به عربستان!
الان با این اتفاق به نظرم آینده عادی سازی روابط تیره و تارتر از گذشته شد. در کوتاه مدت که هیچ حتی در میان مدت هم بروز چنین اتفاقی بعید است. کما اینکه عملیات اخیر، بسیاری از معادلات را تغییر داد و میتواند روی مسائل مهم جهانی از جمله انتخابات آمریکا یا روابط ایران و عربستان اثر بگذارد.
واکنش کشورهای عربی از جمله اردن و مصر را چگونه ارزیابی میکنید؟
کشورهای عربی تا الان موضع علنی خوبی گرفتهاند. عموما هم خواهان خویشتنداری شدند و هم به نوعی حماس و مقاومت را به دلیل ظلم و اشغالگری رژیم صهیونیستی محق دانسته اند. ولی واقعیت امر این است که موضع اعلامی آنها با موضع عملی آنها فرق دارد. اعراب خیلی موافق تشکیل دولت مقتدر فلسطینی نیستند؛ بلکه بیشتر طرفدار ثابت ماندن وضعیت هستند. از طرفی هم فکر می کنند پیروزی مقاومت موجب افزایش قدرت ایران خواهد شد.
اعراب عموما به دنبال امتیازگیری برای منافع خود هستند. به صورت علنی هم موضعی را اتخاذ می کنند که مورد شماتت ملتهایشان قرار نگیرند. ملتهای عربی نسبت به حکومتهایشان در خصوص مسأله فلسطین همدلتر و حساستر هستند.
از نظر عملی وزنی برای اعراب در ادامه عملیات حماس قائل نیستم. اما از نظر سیاسی، اردن به دلیل نقشش در مسجد الاقصی میتواند نقش موثری ایفا کند و مصر هم از نظر سیاسی و وزنی که در مذاکرات دارد میتواند نقش آفرینی کند.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر بازی های آسیایی هانگژو نصرت الله تاجیک عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان عملیات طوفان الاقصی انتخابات مجلس لیگ برتر بازی های آسیایی هانگژو عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی قرون وسطایی افکار عمومی فلسطینی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۴۳۳۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انفعال رژیم اردن در برابر جبهه مقاومت
هرچند این کشور در میانه عملیات اخبار منتشر شده را تکذیب کرد، اما ساعاتی پس از عملیات رسماً از نقش خود در دفاع از اسرائیل پرده برداشت. از طرفی این اقدام ملک عبدالله از دید دوستداران فلسطین هم دور نماند و امتهای عربی و اسلامی توانستند ذات این شخصیت را بشناسند.
دولت اردن یک دولت مصنوعی است که انگلستان پس از جنگ جهانی اول و تقسیم سرزمینهای امپراتوری عثمانی در پی معاهده سایکس پیکو ایجاد کرد.انگلستان در آن سالها فرزندان شریف حسین-حاکم مکه- را که در سرنگونی امپراتوری عثمانی کمک شایانی کرده بود، در عراق(فیصل) و اردن (عبدالله اول) روی کار آورد.
اردن از اساس یک کشور طبیعی و دارنده عناصر تشکیل دهنده یک ملت نیست و در یک قرن اخیر وظایف و مأموریتهایی را که غرب به پادشاهانش محول کرده انجام میدهد و در عوض از آنها مساعدت مالی و تسلیحاتی میگیرد.در جریان عملیات وعده صادق نیز پادشاه اردن آسمان کشورش رادر اختیار کشورهای غربی و صهیونیستی قرار داد تا پهپادهای ایرانی را که عازم سرزمینهای اشغالی بودند هدف قرار دهند.
البته این اقدام هزینه فراوان و بیآبرویی روی دست این کشور جعلی گذاشت و در میان افکار عمومی دنیای عرب، ملک عبدالله دوم منفوریت بیشتری پیدا کرد و یک خائن و نوکر اسرائیل نامیده شد.
در خصوص نحوه واکنش ایران و کشورهای محور مقاومت به خیانت اردن این نکته را باید ذکر کرد که در حال حاضر این کشور در موضع انفعال قرار دارد و هرگونه اقدام تنشزای مستقیم به نفع این پادشاهی تمام خواهد شد.
در نتیجه باید با هوشمندی و تدبیر و دیپلماسی عمومی این وضعیت انفعالی اردن در داخل و خارج را تداوم بخشید.
نباید فراموش کرد ۶۰ درصد جمعیت اردن فلسطینیتبار هستند و از حمایتهای این پادشاهی از اسرائیل منزجر شدهاند و اگر یک جریان فرهنگی و رسانهای روشنگرانه در خصوص خیانتهای خاندان شریف هاشمی در یک قرن اخیر و حمایت آنها از طرح های استعمار در منطقه ایجاد شود، بدون شک در سالهای آینده تحولات اجتماعی و سیاسی در این کشور رنگ و بوی دیگری خواهد گرفت که تقویت جریانهای مقاومت در آنجا را در پی خواهد داشت.